برو خوش باش!
یا رفیق!
دو ساعتی هست از موضوع با خبر شدهم، اما هر چی بیشتر فکر می کنم کمتر نتیجه میده انگار!
از سرچ مغزی که نا امید میشم، میرم سراغ گوگل... و لیست وبلاگا و سایتای زرده که جلو چشمم ردیف میشه!... بیخیال گوگل!
آخه تفریح چیزی نیست که من بخوام درباره ش بگم!
فکر می کنم تفریح بیشتر از اون چیزی که ظاهرش نشون می ده یه امر درونیه!
جوون ایرانی n راه داره برا تفریح! از نیشستن با رفیق ناباب پای منقل و بساط بگیر تا رفتن به کوه و سینما و خوندن یه شعر یا رمان! یا حتی قدم زدن زیر آسمون خدا!
مهم اینه که تو تفریح دو تا چیز رعایت بشه!
اول اینکه خلاف هنجارای جامعه نباشه!
دوم اینکه واقعا شاد بشی باهاش! حالا چه گپ زدن چند ساعته با دوست و رفیق باشه... چه دیدن برنامه های مسخره ی تلویزیون!
ببین کجا دلت خوش می شه! همون یعنی تفریح!
پ.ن:
یه زمانی خودم کلی شاکی بودم از کمبود تفریحات! اما الان هر چی فکر می کنم، می بینم مدت هاست به چیزی که نوشتهم ایمان آووردهم!
البته حق میدم به کسایی که با چیزای ساده ای که برا من تفریح محسوب می شه، تفریح نمی کنن... شاکی باشن! البت نه خیلی!!!!!
کلمات کلیدی :